عید قربان...خبر جدید...داستان ضیاء دری از زبان حاج رضا
که وعده تو دادی و او به جا آورد
عید سعید قربان مبارک.دوستان عزیز به یاری خدا داریم بزرگترین سایت تخصصی دانلود نوحه حاج رضا رو راه اندازی میکنیم و بزودی افتتاح میشه. خبر افتتاح سایت رو یزودی از این وبلاگ بهتون میدیم.
داستان ضیاء دری از زبان حاج رضا+فایل صوتی
شب هشتم محرم شیخ ضیاء دری برای سخنرانی بالای منبر میرفته که جوونی از او میپرسه یا شیخ سوالی ازت داشتم.و این شعر رو میگه:
مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ
که وعده تو دادی و او به جا آورد
و میپرسه منظور شاعر از پیر مغان و شیخ توی این شعر کیه.و شیخ میگه بالای منبر جوابت رو میدم.
شیخ بعد سخنرانی میگه که جوونی به من این شعر رو گفته و تفسیرش رو از من خواسته. و میگه که منظور از پیر مغان ، حضرت علی و منظور از شیخ ، حضرت آدم هست.چرا که خدا به آدم گفت که از این گندم نخور ولی آدم خورد ولی به علی نگفته بود که گندم نخور ولی علی تا آخر عمر از نان گندم تناول نکرد.
سال گذشت و باز محرم اومد و شیخ در گذشته بود و همون جوونی که از شیخ اون سوال رو پرسیده بود درست شب هشت محرم بعد از بازگشت از عزاداری خواب دید که شیخ اومد پیشش و بهش گفت یادته شب هشت محرم از من سوالی پرسیدی و من گفتم که مراد از پیر مغان علی و شیخ حضرت آدمه. من بهت اشتباهی جواب دادم و اومدم درستش رو بهت بگم.منظور از پیر مغان حسین و منظور از شیخ ابراهیمه و میگه که مرید حسینم ز من مرنج ای ابراهیم که وعده تو دادی (ذب اسماعیل) و او (ذبح علی اکبر) به جا آورد.
دانلود فایل صوتی دانلود